استراتژی تولید محتوا چیست؟ + آموزش تدوین استراتژی محتوا

استراتژی محتوا فرایندی جامع و منسجم برای برنامه‌ریزی، تولید، انتشار، مدیریت و سنجش محتوا است که با هدف جذب و درگیر کردن مخاطبان هدف و برآورده کردن نیازهای آن‌ها در راستای اهداف تجاری کسب و کار شما تدوین می‌شود. بنابراین اگر از ابتدای شروع کار خود بدون استراتژی به تولید محتوا پرداخته‌اید، بازنگری در برنامه…
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

آنچه در این مقاله خواهید خواند

استراتژی تولید محتوا چیست؟ + آموزش تدوین استراتژی محتوا

استراتژی محتوا فرایندی جامع و منسجم برای برنامه‌ریزی، تولید، انتشار، مدیریت و سنجش محتوا است که با هدف جذب و درگیر کردن مخاطبان هدف و برآورده کردن نیازهای آن‌ها در راستای اهداف تجاری کسب و کار شما تدوین می‌شود. بنابراین اگر از ابتدای شروع کار خود بدون استراتژی به تولید محتوا پرداخته‌اید، بازنگری در برنامه استراتژی محتوا و بروزرسانی آن برای شما ضروری است، چراکه دنیای دیجیتال دائماً در حال تغییر است و نیازها و علایق مخاطبان شما نیز به تبع آن تغییر می‌کند. در واقع با بازنگری در استراتژی خود، می‌توانید مطمئن باشید که محتوای شما همواره با نیازها و علایق مخاطبان همسو است و از بهترین روش‌ها نیز برای تولید و توزیع محتوا استفاده می‌کنید.

اگر هم که در ابتدای مسیر تولید محتوا و به تبع آن بازاریابی محتوایی هستید، آشنایی اصولی با این موضوع شما را از ضررهای احتمالی و دوباره‌کاری‌های اضافی محافظت خواهد کرد.

با تدوین یک استراتژی محتوا می‌توانید از همان ابتدا، مسیری درست را برای تولید محتوا انتخاب کنید و به طور موثر به اهداف خود برسید.

در این مقاله شما را با مفهوم استراتژی محتوا، ضرورت داشتن استراتژی و نحوه تدوین آن آشنا خواهیم کرد؛ تا پایان این نوشته با ما همراه باشید.

استراتژی تولید محتوا

استراتژی محتوا چیست؟

استراتژی محتوا برنامه‌ای مدون برای استفاده‌ی دقیق از محتوا در جهت رسیدن به اهداف تجاری کسب و کار شما است. این نقشه راه به شما کمک می‌کند تا برای تولید محتوای جذاب و ارزشمند در هر مرحله از سفر مشتری (buyer’s journey) – از آگاهی تا تبدیل شدن به مشتری و در نهایت حفظ آن‌ها به عنوان مشتری‌های وفادار – به درستی تصمیم گرفته و برنامه ریزی کنید.

چرا به یک استراتژی محتوا نیاز دارید؟

در یک پاسخ کوتاه می‌توان گفت:

  • برای اینکه بتوانید محتوای هدفمندی تولید کنید
  • محتوای تولید شده اثربخش و کارآمد باشد
  • از داده‌های صحیح برای تولید محتوا استفاده کنید
  • و در نهایت بتوانید نتایج حاصل از محتوای تولید شده را به دقت ارزیابی کنید

در ادامه به‌طور دقیق‌تر به بررسی این موارد خواهیم پرداخت.

1. تولید محتوای هدفمند

با تدوین استراتژی محتوا، می‌توانید به طور هدفمند محتوا تولید کنید و در مسیر تحقق اهداف کسب‌وکارتان و برآورده کردن نیازهای مخاطبان هدفتان گام بردارید. مستندسازی این استراتژی، نقشه راه شما را روشن‌تر کرده و به شما کمک می‌کند تا در مسیر درست حرکت کنید.

2. اثربخشی و کارایی

داشتن استارتژی و برنامه‌ریزی برای تولید محتوا، پیش‌نیازی اساسی برای خلق یک محتوای اثربخش و کارآمد است. با برنامه‌ریزی دقیق می‌توانید به جای اتلاف وقت و منابع، بودجه خود را به طور موثرتری مدیریت کنید، منابع خود را به بهترین نحو به کار بگیرید، محتوای خود را با نیازهای مخاطبان خود همسو کنید و از همه مهمتر به طور مداوم و پایدار محتوا تولید کنید.

3. روشن کردن مسیر

در دنیای امروز، بازاریابی محتوا بدون اتکا به داده‌ها، مانند حرکت در تاریکی است. با رویکرد داده‌محور می‌توانید به طور دقیق دریابید که چه نوع محتوایی برای مخاطبان شما جذاب‌تر و مفیدتر است. این اطلاعات شما را در مسیر تولید محتوای ارزشمند و تاثیرگذارتر یاری خواهد کرد.

4. سنجش و پایش

در نهایت یک استراتژی محتوای قوی به شما کمک می‌کند تا به این درک عمیق برسید که:

  • کدام محتوا برای مخاطبان شما جذاب و مفید است
  • چه نوع محتوایی به جذب مشتریان بالقوه و افزایش فروش کمک می‌کند
  • و چه نقاط ضعفی در استراتژی محتوای شما وجود دارد و چگونه می‌توانید آن را بهبود ببخشید

مولفه‌های کلیدی برای تدوین استراتژی محتوا

برای آنکه بتوانید استراتژی محتوای خود را به درستی تدوین کنید، باید با مولفه‌های کلیدی انجام این کار آشنا شوید. در ادامه شما را با چهار جزء کلیدی برای انجام این کار و اهمیت هر یک از آنها آشنا خواهیم کرد.

1. تعیین اهداف و شاخص‌های کلیدی کسب و کار

هیچ استراتژی محتوای موفقی بدون تعیین اهداف نهایی به وجود نمی‌آید. بنابراین اولین قدم در تدوین استراتژی، تعیین اهداف روشن و قابل‌اندازه‌گیری کسب و کار شما در 6 تا 12 ماه آینده است. در این مرحله باید به این سوالات پاسخ دهید:

  • در این بازه زمانی دست یافتن به چه چیزی برای شما از اهمیت بالایی برخوردار است؟
  • بازاریابی محتوایی چگونه می‌تواند به شما در رسیدن به این اهداف کمک کند؟

پس از تعیین اهداف، باید استراتژی محتوای خود را به گونه‌ای تدوین کنید که تمام تلاش‌های بازاریابی شما در یک راستا و همسو با آن قرار گیرد.

✅ مثال کاربردی: فرض کنید شما صاحب یک فروشگاه آنلاین لوازم دیجیتال هستید و می‌خواهید در 6 ماه آینده فروش خود را 20% افزایش دهید.

گام اول: تعیین اهداف

با توجه به هدف کلی افزایش 20% فروش، می‌توانید اهداف جزئی‌تر، روشن و قابل‌اندازه‌گیری‌تری را برای خود تعیین کنید، مانند:

  • افزایش 10% ترافیک ورودی به وب سایت
  • افزایش 5% نرخ تبدیل بازدیدکنندگان به مشتری
  • افزایش 20% سهم بازار در بین رقبای آنلاین

گام دوم: تدوین استراتژی محتوا

حال باید استراتژی محتوای خود را به گونه‌ای تدوین کنید که به شما در رسیدن به این اهداف کمک کند. برای این کار باید مراحل زیر را دنبال کنید:

1. شناسایی مخاطبان: (در ادامه مقاله به‌طور مفصل درباره این مورد توضیح داده خواهد شد)

  • چه کسانی به دنبال خرید لوازم دیجیتال هستند؟
  • علایق و نیازهای آنها چیست؟
  • این افراد در چه پلتفرم‌هایی وقت می‌گذرانند؟

2. انتخاب نوع محتوا:

چه نوع محتوایی می‌تواند برای مخاطبان شما جذاب و مفید باشد؟ مقالات آموزشی، ویدئوهای معرفی محصول، مقایسه‌ محصولات با یکدیگر یا اینفوگرافیک؟

3. تقویم محتوایی:

  • چه زمانی و با چه فواصل زمانی محتوای خود را منتشر کنید؟
  • از چه کانال‌هایی برای انتشار محتوا استفاده کنید؟

4. سنجش و اندازه‌گیری:

  • چگونه اثربخشی محتوای خود را رصد خواهید کرد؟
  • از چه ابزارهایی برای تحلیل داده‌ها استفاده خواهید کرد؟

2. شناخت مخاطب

همانگونه که می‌دانید شناخت دقیق مخاطبان، گامی کلیدی در مسیر موفقیت بازاریابی محتوایی است. اما این شناخت فراتر از اطلاعات مربوط به سن، جنسیت، تحصیلات و شغل است. در واقع شما برای شناخت عمیق و دقیق مخاطبان خود باید به درک درستی از اهداف، نیازها، دغدغه‌ها و چالش‌های مخاطبان خود دست پیدا کنید. همچنین باید بفهمید که مخاطب شما در چه زمینه‌ای فعالیت می‌کند، با چه چالش‌هایی روبرو است و چه سوالاتی در ذهن دارد.

با درک عمیق مخاطب، می‌توانید استراتژی محتوایی و برنامه‌های متناسب با نیازهای او را تدوین کنید؛ محتوایی که دقیقاً در نقطه‌ی نیاز مخاطب قرار می‌گیرد، به طور قطع توجه او را جلب خواهد کرد و موجب افزایش تعامل و در نهایت هدایت او به سمت اهداف شما می‌شود.

✅ مثال کاربردی: فرض کنید که شما یک فروشگاه آنلاین لوازم دیجیتال دارید و می‌خواهید با استفاده از بازاریابی محتوا، فروش لپ‌تاپ‌های خود را افزایش دهید. بنابراین مخاطبان هدف شما ممکن است یکی از سه دسته دانشجویان، کارمندان یا گیمرها باشند که طبیعتا هر یک از این سه گروه در هنگام بررسی و تصمیم برای خرید، اهداف، نیازها و دغدغه‌های خاص خود را دارند.

به‌طور مثال هر یک از این سه دسته، اهداف زیر را دنبال می‌کنند:

  • دانشجویان: به دنبال لپ‌تاپ‌هایی برای انجام پروژه‌های تحصیلی خود هستند
  • کارمندان: به دنبال لپ‌تاپ‌هایی برای انجام کارهای روزمره خود هستند
  • گیمرها: به دنبال لپ‌تاپ‌هایی برای بازی‌های کامپیوتری هستند

علاوه‌بر این، هر یک از این سه گروه دغدغه‌های خاص خود را دارند. به‌طور مثال:

  • دانشجویان: نگران قیمت لپ‌تاپ، عمر باتری و قدرت پردازش آن هستند
  • کارمندان: نگران وزن لپ‌تاپ، قابلیت حمل و نقل و طول عمر باتری آن هستند
  • گیمرها: نگران قدرت پردازش لپ‌تاپ، کیفیت گرافیک و قیمت آن هستند

زمینه فعالیت هر یک از این سه گروه عبارت است از:

  • دانشجویان: دانشگاه، کتابخانه، کافه
  • کارمندان: محل کار، خانه، سفر
  • گیمرها: خانه، مسابقات

سوالاتی که ممکن است در حین خرید برای هر یک از این سه گروه پیش آید، عبارتند از:

  • دانشجویان: چه لپ‌تاپی برای انجام کارهای تحقیقاتی و پروژه‌های من مناسب است؟
  • کارمندان: چه لپ‌تاپی با وزن کم و عمر باتری بالا برای کارهای روزمره من مناسب است؟
  • گیمرها: چه لپ‌تاپی با قدرت پردازش بالا و گرافیک قوی برای بازی‌های مورد علاقه من مناسب است؟

بنابراین مزیت درک عمیق مخاطبان این است که می‌توانید با در نظر گرفتن اهداف، بررسی دغدغه‌ها و نگرانی‌ها، در نظر گرفتن زمینه فعالیت‌ آن‌ها و در نهایت پاسخ به سوالات احتمالی آنان، محتوای متناسب با نیازهای آن‌ها تولید کنید و به اهداف خود از تولید محتوا یعنی فروش محصول به هر یک از این سه گروه دست پیدا کنید. به‌طور مثال:

  • برای دانشجویان می‌توانید محتوایی در مورد لپ‌تاپ‌های مقرون به صرفه با عمر باتری بالا و قدرت پردازش مناسب برای انجام کارهای تحقیقاتی و پروژه‌های دانشجویی تولید کنید.
  • برای کارمندان می‌توانید محتوایی در مورد لپ‌تاپ‌های سبک و قابل حمل با طول عمر باتری بالا و قابلیت‌های مناسب برای انجام کارهای روزمره مانند چک کردن ایمیل، وبگردی و کار با نرم‌افزارهای کاربردی تولید کنید.
  • برای گیمرها نیز می‌توانید محتوایی در مورد لپ‌تاپ‌های قدرتمند با گرافیک بالا و قیمت مناسب برای بازی‌های کامپیوتری تولید کنید.

3. برنامه عملیاتی تولید و مدیریت محتوا

مدیریت محتوا یک فرآیند ضروری در تدوین استراتژی‌های محتوایی است. این فرآیند شامل مجموعه‌ای از فعالیت‌هایی است که به تولید، سازماندهی، و انتشار محتوا کمک می‌کند. بنابراین به هنگام تدوین استراتژی، باید تعیین کنید که کدام افراد یا چه تیمی مسئولیت انجام هر یک از وظایف را بر عهده خواهند داشت. به‌طور مثال:

  • تولید محتوا: مسئولیت طراحی محتوا با چه کسی خواهد بود؟ چه فرد یا افرادی وظیفه نوشتن یا ایجاد محتوا را به عهده خواهند گرفت؟
  • ویرایش: مسئولیت تائید کیفیت نهایی، بهینه‌سازی و آمادگی محتوای تولید شده برای انتشار بر عهده چه کسی است؟
  • سازماندهی: مسئولیت ایجاد و به‌روزرسانی تقویم محتوایی و انجام به موقع وظایف مربوطه بر عهده چه کسی است؟
  • توزیع محتوا: محتوای تولید شده کجا و در چه قالب‌هایی باید منتشر شود؟

4. تعیین بودجه و تیم

در نهایت اجرای موفقیت‌آمیز هر استراتژی، چه در زمینه بازاریابی محتوا و چه در هر حوزه دیگری، به طور جدایی‌ناپذیری به دو عامل کلیدی وابسته است: بودجه و منابع انسانی. بدون بودجه کافی نمی‌توانید ابزارها، خدمات و نیروی کار مورد نیاز برای تحقق اهدافتان را تأمین کنید. و بدون منابع انسانی ماهر و متعهد، حتی بهترین ایده‌ها و برنامه‌ها نیز به ثمر نمی‌نشینند.

بنابراین قبل از هرگونه اقدامی، ضروری است که به طور دقیق بودجه و منابع انسانی خود را ارزیابی کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا استراتژی واقع‌بینانه‌ای تدوین کنید، اهداف قابل ‌دسترس تعیین کنید و از هدر رفتن زمان و منابع خود جلوگیری کنید.

مراحل تدوین استراتژی محتوا

گام اول: تعیین اهداف

اولین قدم در ایجاد یک استراتژی، تعیین اهداف کلی است. این اهداف باید با استراتژی کلی کسب و کار شما همسو باشند و به شما بگویند که می‌خواهید در آینده نزدیک به چه چیزی برسید؛ آیا به دنبال جذب مشتریان جدید هستید؟ آیا به دنبال افزایش آگاهی از برند خود هستید یا به فکر افزایش فروش افتاده‌اید؟ بنابراین باید اهداف خود را به روشنی مشخص کنید.

در حالت ایده آل بهتر است اهداف شما از چارچوب SMART پیروی کنند:

  • S (خاص): به طور دقیق مشخص کنید که می‌خواهید به چه چیزی دست پیدا کنید.
  • M (قابل اندازه‌گیری): معیارهای واضحی برای سنجش پیشرفت خود تعیین کنید.
  • A (قابل دستیابی): اهدافی را تعیین کنید که به طور واقع‌بینانه‌ای قابل تحقق باشند.
  • R (مرتبط): اهداف خود را با استراتژی کلی کسب وکار خود مرتبط کنید.
  • T (محدود به زمان): برای هر هدف، یک جدول زمانی مشخص تعیین کنید.

تا اینجای کار شما را با ضرورت داشتن یک استراتژی و مولفه‌های لازم برای ساختن آن آشنا کردیم. در ادامه شما را با فرآیندی گام به گام برای خلق یک استراتژی کارآمد راهنمایی خواهیم کرد.

گام دوم: تحلیل مخاطبان

دومین قدم در بازاریابی محتوایی، شناخت عمیق مخاطبان و مشتریان فعلی شما است. با درک علایق، نیازها و چالش‌های آنها، می‌توانید محتوایی تولید کنید که برای آنها مفید و مرتبط باشد، اعتماد و اعتبار شما را افزایش دهد و در نهایت احتمال تبدیل مخاطب به مشتری را بالا ببرد.

به یاد داشته باشید که مخاطبان بازاریابی محتوایی شما صرفا به مشتریان فعلی محدود نمی‌شود. بلکه شما باید مشتریان بالقوه خود را در مراحل مختلف سفر مشتری جذب کنید. بنابراین با آگاهی به این موضوع باید دیدگاه خود را به‌طور مثال از تولید یک “محتوای محصول محور” فراتر برده و بر روی طیف وسیع‌تری از موضوعات و چالش‌هایی که مخاطبان شما با آنها روبرو هستند تمرکز کنید. با این رویکرد، محتوایی تولید خواهید کرد که طیف وسیع‌تری از مخاطبان را به خود جذب کرده و در نهایت به موفقیت کسب و کارتان کمک خواهد کرد.

تحلیل مخاطبان در تدوین استراتژی محتوا

گام سوم: تحلیل رقبا

در دنیای امروز جلب توجه مخاطبان کار آسانی نیست و بسیاری از شرکت‌ها برای به دست آوردن سهمی از ذهن و زمان آنها با شما در رقابت هستند. بنابراین برای وارد شدن به کورس رقابت و حفظ خود در آن باید رقبای خود را به‌خوبی بشناسید. برای این منظور بدانید که رقبای اصلی شما چه کسانی هستند و برای نیل به اهداف خود چگونه عمل می‌کنند.

برای تحلیل رقبای خود بهتر است به دنبال پاسخ مناسبی برای سوالاتی از این دست باشید:

  • رقبای شما چه موضوعاتی را در محتوای خود پوشش می‌دهند؟
  • از چه قالب‌های محتوایی (مانند پست‌های وبلاگ، ویدیو، تصاویر و…) استفاده می‌کنند؟
  • آن‌ها محتوای خود را در چه کانال‌هایی توزیع می‌کنند؟ (وب‌سایت؟ یوتیوب؟ اینستاگرام؟ یا سایر رسانه‌های اجتماعی؟)
  • در کدام کانال‌ها بیشترین تعامل را دریافت می‌کنند؟ (برای این منظور باید تعداد لایک‌ها، اشتراک‌گذاری‌ها و نظرات مخاطبان آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی را بررسی کنید)
  • کدام صفحات آنها بیشترین ترافیک را جذب می‌کنند و بالاترین رتبه را دارند؟
  • نقاط قوت و ضعف آنها در تولید محتوا چیست؟

با پاسخ به چنین سوالات کلیدی می‌توانید محتوایی متمایز از رقبا تولید کنید و به نیازها و خواسته‌های مخاطبان خود دقیق‌تر پاسخ دهید. همچنین این موضوع به شما کمک می‌کند تا در کانال‌های مناسبی به مخاطبان خود دسترسی پیدا کرده و بهترین تعامل را با آن‌ها برقرار کنید.

تحلیل رقبا

گام چهارم: تعیین هویت کلامی (ایجاد پیام و لحن)

گام چهارم از مراحل تدوین استراتژی محتوا، تعیین پیام (Message) و انتخاب لحن انتقال آن (Brand Voice) به مخاطبان کسب و کار شما است.

برای پیامی که قصد انتقال آن را دارید، باید به دو نکته مهم دقت کنید:

  • با پیام خود می‌خواهید به چه چیزی دست پیدا کنید؟
  • نیاز مخاطب شما چیست؟

زمانی که بتوانید این دو سوال مهم را به درستی با یکدیگر پیوند دهید، می‌توانید به راحتی پیام خود را طراحی و به گوش مخاطبان خود برسانید.

درباره لحن برند باید بدانید که صدای برند شما، درست مانند شخصیت شما، هویتی منحصر به فرد به کسب و کار شما می‌بخشد. این صدا به شما کمک می‌کند تا داستان برندتان را روایت کنید، ارزش‌هایتان را به اشتراک بگذارید و با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید.

برای خلق صدایی رسا و جذاب، ابتدا باید به شخصیت برندتان توجه کنید. به طور مثال:

  • آیا مانند ردبول که با شور و هیجان، مخاطبان خود را به چالش می‌کشد در تولید محتوای این‌چنینی مبتکر و الهام‌بخش هستید؟
  • آیا مانند اپل، که با ارائه‌ی محصولات باکیفیت و تجربه‌ی کاربری بی‌نظیر، حس اطمینان را به مشتریان خود القا می‌کند، متخصص و قابل اعتماد هستید؟
  • آیا مانند هد اسپیس، که با لحنی صمیمی و دلسوزانه، مخاطبان را در مسیر آرامش و سلامتی همراهی می‌کند آرامش‌بخش و راهنما هستید؟

بنابراین برای انتخاب لحن برند خود، باید شخصیت کسب و کار خود را به درستی شناسایی کنید و با توجه به آن لحن مناسبی را برای تولید محتوا اتخاذ کنید. به‌طور مثال اگر شما صاحب یک شرکت خدمات مالی فعال در حوزه ارائه‌ی اطلاعات و مشاوره‌های مالی هستید و در تولید محتوای خود از لحنی شوخی‌آمیز و غیرحرفه‌ای استفاده کنید، این لحن در زمینه‌ی خدمات مالی که نیازمند اعتماد و جدیت است، نامناسب بوده و می‌تواند مخاطبان را از اعتماد به برند باز دارد.

یا به عنوان مثالی دیگر، یک شرکت تولید کننده پوشاک بچگانه را در نظر بگیرید که به‌جای استفاده از لحنی شاد، صمیمی و خلاقانه که با روحیات و علایق کودکان و خانواده‌ها سازگار است، از لحنی رسمی و سنگین در تبلیغات خود استفاده کند. از آنجایی‌که این لحن با ذائقه و سلیقه مخاطبان کودک و خانواده‌های آن‌ها همخوانی ندارد، ممکن است به‌راحتی آنها را از این برند دور کند.

گام پنجم: ترسیم چارچوب کلی

پس از طی مراحل ذکر شده، گام بعدی ساختن چارچوبی جامع برای تولید محتوای مورد نظر شما خواهد بود. برای ترسیم این چهارچوب کلی باید موارد زیر را مد نظر داشته باشید:

  • انتخاب موضوعات و ایده‌های مورد نظر برای تولید محتوا
  • انتخاب فرمت محتوا (مقاله، ویدیو، پادکست، اینفوگرافیک و…)
  • انتخاب ابزارهای تولید محتوا که برای خلق و مدیریت محتوا به آنها نیاز دارید (به‌طور مثال Canva برای طراحی‌های گرافیکی، Semrush برای سئو، Trello برای مدیریت پروژه و Google Analytics برای سنجش و ارزیابی شاخص‌های عملکردی)
  • تیمی متشکل از افراد خلاق و ماهر برای تولید، ویرایش و انتشار محتوا
  • تعیین بودجه مورد نیاز برای تولید و انتشار محتوا
  • تعیین معیارها و شاخص‌های کلیدی عملکرد برای کارهای انجام شده
  • انتخاب کانال‌های مرتبط با کسب و کار شما برای توزیع محتوای ایجاد شده (شبکه‌های اجتماعی، وب‌سایت، ایمیل و…)

پس از بررسی و برنامه ریزی برای موارد ذکر شده، با ایجاد یک تقویم محتوایی می‌توانید به فعالیت‌های خود نظم و انسجام ببخشید و مطمئن شوید که تا جای ممکن همه چیز تحت کنترل شما پیش خواهد رفت. در ادامه نمونه‌ای ساده از یک تقویم محتوا را مشاهده می‌کنید:

موضوع محتوا فرمت محتوا ابزار تولید تولید کننده کانال توزیع محتوا هزینه شاخص کلیدی عملکرد زمان انجام
اخبار آخرین آپدیت هسته گوگل اینفوگرافیک Canva حسین بیگی اینستاگرام 100 هزار تومان تعداد لایک و سیو 20 فروردین

گام ششم: ردیابی دقیق عملکرد محتوا

فرض کنید ساعت‌ها وقت صرف می‌کنید تا محتوایی عالی تولید کنید، اما هیچ راهی برای اندازه‌گیری اثربخشی آن در نظر نگرفته‌اید. در این صورت نه تنها نمی‌دانید که محتوایتان به دست مخاطبان مورد نظرتان رسیده یا نه، بلکه از پیشرفت خود در مسیر اهدافتان نیز بی‌خبر خواهید بود. بنابراین برای ارزیابی دقیق نتایج کارهای خود به مجموعه‌ای از شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) نیاز دارید.

این شاخص‌ها به طور مستقیم با اهداف شما مرتبط هستند و نشان می‌دهند که در کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت به چه دستاوردهایی می‌خواهید برسید.

برخی KPIهای رایج بازاریابی محتوا عبارتند از:

  • ترافیک (Traffic): تعداد افرادی که از وب‌سایت یا صفحات شما در شبکه‌های اجتماعی بازدید می‌کنند
  • سرنخ‌ها (Leads): مشتریان بالقوه‌ای که از طریق عضویت در خبرنامه، دانلود کتاب‌های الکترونیکی، پر کردن یک فرم، چت آنلاین و… جذب شما می‌شوند
  • نرخ تبدیل (Conversion rates): درصدی از بازدیدکنندگانی که به مشتری تبدیل می‌شوند
  • نرخ تعامل در رسانه‌های اجتماعی (Social media engagement rates): تعداد نظرات، لایک‌ها و اشتراک‌گذاری‌ها در شبکه‌های اجتماعی
  • تعامل در سایت (Onsite engagement): نحوه‌ی تعامل بازدیدکنندگان با وب‌سایت شما، مسیرهای پیمایش آنها و صفحاتی که بازدید می‌کنند
  • هزینه هر سرنخ (Cost per lead): هزینه‌ای که برای جذب هر سرنخ از طریق بازاریابی محتوا صرف می‌کنید
  • بازگشت سرمایه (ROI): سنجش سودآوری تلاش‌های بازاریابی محتوایی شما با مقایسه هزینه‌ها و درآمد حاصل از آن

2 مثال کاربردی برای تدوین استراتژی محتوا

نمونه اول: Evernote

  • هدف: جذب مشتریان جدید به وب سایت
  • استراتژی: تولید محتوای مبتنی بر SEO
  • محتوا: پست‌های وبلاگی در زمینه افزایش بهره‌وری
  • نتیجه: افزایش ترافیک وب سایت و جذب سرنخ‌های جدید

تحلیل:

Evernote برنامه‌ای برای یادداشت‌برداری است که در یکی از کمپین‌های تولید محتوای خود، یک استراتژی مبتنی بر سئو را به هدف جذب مشتریان جدید پیاده‌سازی کرده است.

در کمپین مذکور، این پلتفرم با تحلیل مخاطبان خود به این نتیجه رسیده است که افرادی که به محتوای مرتبط با افزایش بهره‌وری علاقه‌مند هستند، احتمالاً برای یادداشت‌برداری‌های روزانه خود نیز به دنبال ابزاری مانند Evernote هستند. بنابراین تیم تولید محتوای Evernote با ارائه مطالب آموزنده در زمینه بهره‌وری، به خصوص پستی با عنوان “چگونه در زمان‌های سخت منضبط بمانیم”، توانست نظر مخاطبان خاص خود را جلب کند.

از آنجایی که محتوای تولید شده با اهداف تجاری این کسب و کار هم‌راستا بود، نتیجه‌ی این استراتژی افزایش ترافیک وب سایت و جذب سرنخ‌های جدید در راستای فروش اکانت به مشتریان بالقوه خود بود.

Evernote

نمونه دوم: استراتژی غلط در تولید محتوا

اگر عبارت “تعبیر خواب گوسفند” را در گوگل سرچ کنید، در نتایج جستجو با دو سایت (سایت‌های ارگانیک دام و سون شیپ) روبرو می‌شوید که هدف اصلی آن‌ها فروش آنلاین دام زنده، از جمله گوسفند است. با این حال هر دو سایت در کنار فعالیت اصلی خود، اقدام به تولید محتوایی با عنوان “تعبیر خواب گوسفند” کرده‌اند که هیچ ارتباطی با هدف اصلی کسب و کارشان ندارد.

این نوع تولید محتوا را نمی‌توان به عنوان یک استراتژی محتوا در نظر گرفت، چرا که صرفاً تولید محتوایی بدون هدف مشخص و نامرتبط با فعالیت اصلی کسب و کار است. یک استراتژی محتوای کارآمد باید بر پایه اهداف مشخص و مرتبط با فعالیت اصلی کسب و کار بنا شود و محتوایی تولید کند که به جذب مخاطب و در نهایت ارتقای اهداف تجاری آن کمک کند.

در مثال حاضر، تولید محتوای “تعبیر خواب گوسفند” نه تنها هیچ تاثیری بر افزایش فروش دام زنده در این دو سایت نخواهد داشت بلکه می‌تواند اعتبار و برند کسب و کار آن‌ها را نیز زیر سوال ببرد.

استراتژی اشتباه در تولید محتوا

جمع بندی

در این مقاله سعی کردیم تا شما را با روش طراحی یک استراتژی محتوای کارآمد آشنا کنیم. دقت داشته باشید که روش‌های شما ممکن است در طول زمان تغییر کند، اما مسیر کلی برای تدوین یک استراتژی صحیح آنچیزی است که در این مقاله به آن اشاره شد.

برگرفته از: Guide to Building a Content Strategy

اشتراک گذاری در: